هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه بیانگر عشق عمیق و شدید شاعر به معشوق است. شاعر توصیف می‌کند که چگونه عشق به معشوق تمام وجودش را فرا گرفته و هر چیزی در مقابل این عشق بی‌ارزش است. او زیبایی معشوق را بی‌نظیر می‌داند و عشق را به عنوان نیروی حیات‌بخش قلبش توصیف می‌کند.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مفاهیم عمیق عاشقانه و استفاده از استعاره‌های پیچیده است که درک آن برای مخاطبان جوان‌تر ممکن است دشوار باشد. همچنین، برخی از مفاهیم مانند غم عشق و جدایی نیاز به بلوغ عاطفی دارد.

شمارهٔ ۸۱

بس کور دلست آنکه به جز تو نگرانست
یا خود نظرش با تو ودل باد گرانست

روی تو دلم را بسوی خود نگران کرد
آن را که دلی هست برویت نگرانست

در حسن نباشد چوتو هرکس که نکوروست
چون آب نباشد بصفا هرچه روانست

جان دل من شد غم عشق تو ازیرا
دل زنده بعشق تو چو تن زنده بجانست

دل کو خط آزادی خویش ازهمه بستد
جان داد بخطی که برو از تو نشانست

هر طفل که از مادر ایام بزاید
در عشق شود پیر اگرش بخت جوانست

هر چند که جان در خطرست از غمت ای دوست
دل کونه غم دوست خورد دشمن جانست

چون کرد درونی بغم عشق تعلق
آنست درونی که برون از دو جهانست

با یار غم عشق مرا بر تن وبر دل
نی کاه سبک باشد ونی کوه گرانست

سودا زده یی دوش چو فرهاد همی گفت
کین دلبر ما خسرو شیرین پسرانست

مه طلعت و خورشید رخ و زهره جبینست
شکر لب وشیرین سخن وپسته دهانست

تو دلبر خود را بکسی نام مگو سیف
کآن چیز که در دل گذرد دوست نه آنست

اینست یکی وصف زاوصاف کمالش
کندر دل وجان ظاهر واز دیده نهانست
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۳
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۸۰
گوهر بعدی:شمارهٔ ۸۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.