هوش مصنوعی:
این شعر عرفانی و عاشقانه به توصیف عشق و ستایش معشوق میپردازد. شاعر از حالات عاشقانه، فداکاری در راه عشق، وصف ناپذیری معشوق، و بیقراری عاشق سخن میگوید. همچنین، تأکید بر این است که عقل و زبان از درک و توصیف معشوق عاجزند و سکوت گاه بیانگر فصاحت بیشتری است.
رده سنی:
16+
مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه این شعر نیاز به درک و بلوغ فکری دارد که معمولاً از سنین نوجوانی به بعد قابل درک است. همچنین، برخی از اصطلاحات و مفاهیم به کار رفته ممکن است برای کودکان و نوجوانان کمسنوسال نامفهوم باشد.
شمارهٔ ۹۰
آن عاشقی که طعمه عشق تو جان اوست
از بهره خوردن غم تو دل دهان اوست
همچون رهست پی سپر کاروان درد
از قالب آن پلی که بر آب روان اوست
آن کو بجست و جوی تو پا در رکاب کرد
لطف تو تا بحضرت تو همعنان اوست
آن محتشم که او نبود مایه دار عشق
هر چیز را که سود شمارد زیان اوست
وآنکس که هیچ ندارد بغیر تو
آنجا که هیچ جای نباشد مکان اوست
آن صادقی که بهر تو روزی بتیغ عشق
خود را بکشت زندگی دل نشان اوست
وآنکو بعقل خویش ترا وصف می کند
تو دیگری و هر چه بگوید گمان اوست
وصاف حسنت ار بسخن بگذرد ز عرش
بی منتهای وصف تو حد بیان اوست
در وصف تو که بهره ما زآن حکایتیست
آنکس فصیح تر که خموشی زبان اوست
وصلت پیام داد شبی سیف را و گفت
زآنجا که حسن منطق و لطف بیان اوست
بحریست عشق و چون بکنارش رسی منم
هر جا تو از میان بدر افتی کران اوست
من کیستم که همچو منی را خبر بود
زآن سر که در میان تو و در میان اوست
از بهره خوردن غم تو دل دهان اوست
همچون رهست پی سپر کاروان درد
از قالب آن پلی که بر آب روان اوست
آن کو بجست و جوی تو پا در رکاب کرد
لطف تو تا بحضرت تو همعنان اوست
آن محتشم که او نبود مایه دار عشق
هر چیز را که سود شمارد زیان اوست
وآنکس که هیچ ندارد بغیر تو
آنجا که هیچ جای نباشد مکان اوست
آن صادقی که بهر تو روزی بتیغ عشق
خود را بکشت زندگی دل نشان اوست
وآنکو بعقل خویش ترا وصف می کند
تو دیگری و هر چه بگوید گمان اوست
وصاف حسنت ار بسخن بگذرد ز عرش
بی منتهای وصف تو حد بیان اوست
در وصف تو که بهره ما زآن حکایتیست
آنکس فصیح تر که خموشی زبان اوست
وصلت پیام داد شبی سیف را و گفت
زآنجا که حسن منطق و لطف بیان اوست
بحریست عشق و چون بکنارش رسی منم
هر جا تو از میان بدر افتی کران اوست
من کیستم که همچو منی را خبر بود
زآن سر که در میان تو و در میان اوست
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۲
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۸۹
گوهر بعدی:شمارهٔ ۹۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.