هوش مصنوعی: این متن شعری عاشقانه است که در آن شاعر از عشق و فراق یار خود می‌گوید و احساسات عمیق خود را با استفاده از استعاره‌ها و تشبیه‌های زیبا بیان می‌کند. او از درد دوری، انتظار و اشتیاق به یار سخن می‌گوید و در نهایت به مقایسه‌ای بین عشق خود و داستان لیلی و مجنون اشاره می‌کند.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عاطفی عمیق و استعاره‌های پیچیده است که درک آن برای مخاطبان جوان‌تر ممکن است دشوار باشد. همچنین، موضوعات عاشقانه و احساسی آن برای نوجوانان بالای 16 سال مناسب‌تر است.

شمارهٔ ۱۱۷

یار در شیرینی از شکر گذشت
عشق در دلسوزی از آذر گذشت

چون کنم چون انگبین آگاه نیست
زآنکه بی او شمع را بر سر گذشت

باد زلفش را پریشان کرد دی
بوی او خوش شد چو بر عنبر گذشت

می نیارم زآن رقیبان چو دیو
گرد کوی آن پری پیکر گذشت

منع را بر آستان خفته است سگ
زآن نمی آرد گدا بردر گذشت

دی مرا پرسید یار از حال صبر
گفتمش تو دیر زی کو در گذشت

آب چشمم بی تو بگذشت از سرم
بی تو این دارم یکی از سرگذشت

او مرا طالب من اورا عاشقم
انتظار از حد شد و از مر گذشت

راست چون لیلی و مجنون هر دو را
عمر در سودای یکدیگر گذشت

یار دی اشعار من می خواند، گفت
پایه شعر تو از خوشتر گذشت

گفتم آری این عجب نبود ازآنک
آب شیرین شد چوبر شکر گذشت

سیف فرغانی بیمن ذکر دوست
گوهر نظمت بقدر از زر گذشت
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۲
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۱۶
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۱۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.