هوش مصنوعی: این متن شعری عاشقانه و ستایش‌آمیز است که در آن شاعر معشوق را با توصیفات اغراق‌آمیز و استعاره‌های زیبا می‌ستاید. او معشوق را مانند ماهی می‌داند که حتی ماه را شرمسار می‌کند و پادشاهی است که بر جان و دل حکومت می‌کند. شاعر از عشق و دلباختگی خود سخن می‌گوید و تأثیر عمیق معشوق بر روح و روانش را بیان می‌کند.
رده سنی: 16+ این شعر دارای مفاهیم عاشقانه عمیق و استعاره‌های پیچیده است که درک آن برای مخاطبان کم‌سن‌وسال دشوار خواهد بود. همچنین، برخی از واژه‌ها و ترکیبات قدیمی ممکن است برای نوجوانان جوان نامفهوم باشد.

شمارهٔ ۱۵۲

روی تو که ماه را خجل دارد
شاهی است که ملک جان و دل دارد

یک ترک ز لشکر جمال تو
از ملک ولایت چگل دارد

وآن سدره منتهای قد تو
مر طوبی را بزیر ظل دارد

دل نبود از تو منفصل زیرا
چشم از تو خیال متصل دارد

غم ملک دلت و او درین دعوی
از قاضی عشق تو سجل دارد

گفتم ببساط وصل پیوندم
ای تن ز تو پای روح گل دارد

چل صبح بجوی از آنکه این دلبر
ماهیست که روزها چهل دارد

در خطبه وصفش ار خطایی رفت
عقل از چه مرا بدان خجل دارد

در جامع تن که منبر روح است
شمشیر زبان خطیب دل دارد
وزن: مفعول مفاعلن مفاعیلن (هزج مسدس اخرب مقبوض)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۵۱
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۵۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.