هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه و غزل‌گونه، زیبایی و جذابیت معشوق را توصیف می‌کند و از درد دوری و بی‌توجهی او می‌نالد. شاعر با استفاده از تصاویر شاعرانه مانند مقایسه نور رخ معشوق با ماه و ذوق لب او با شکر، عشق و شیفتگی خود را بیان می‌کند. او همچنین از بی‌وفایی و سنگدلی معشوق شکایت دارد و تأکید می‌کند که هیچ‌کس جز او را دوست ندارد.
رده سنی: 16+ این شعر حاوی مفاهیم عاشقانه عمیق و احساساتی است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از اصطلاحات و تشبیهات به سطحی از بلوغ فکری نیاز دارند تا به درستی درک شوند.

شمارهٔ ۱۵۵

نور رخ تو قمر ندارد
ذوق لب تو شکر ندارد

در دور تو مادر زمانه
مانند تو یک پسر ندارد

بی بهره ز دولت غم تو
از محنت ما خبر ندارد

آنکس که چو من بروی خوبت
دل می ندهد مگر ندارد

دلداده صورت تو ای دوست
جان را ز تو دوستر ندارد

جانا دل تو چو روزگارست
کآنرا که فگند بر ندارد

در سنگ اثر کند فغانم
وندر دل تو اثر ندارد

مگذار بدیگران کسی را
کو جز تو کسی دگر ندارد

از خون جگر کسی به جز سیف
در عشق تو دیده تر ندارد
وزن: مفعول مفاعلن فعولن (هزج مسدس اخرب مقبوض محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۵۴
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۵۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.