هوش مصنوعی:
این شعر عاشقانه و عرفانی از عشق بیقید و شرط و فداکاری در راه معشوق سخن میگوید. شاعر بیان میکند که عاشق واقعی کسی است که تمام وجود خود را فدای معشوق میکند و از هیچ چیز دریغ نمیورزد. عشق در این شعر به عنوان نیرویی توصیف شده است که انسان را از خودخواهی و تعلقات دنیوی رها میکند و به سوی کمال سوق میدهد.
رده سنی:
16+
محتوا شامل مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که درک آنها نیاز به بلوغ فکری و تجربهی زندگی دارد. همچنین، برخی از ابیات ممکن است برای مخاطبان جوانتر پیچیده باشد.
شمارهٔ ۱۷۲
آنکس که بهر نام تو از جان زیان نکرد
عنقای عشق در دل او آشیان نکرد
در پرده دلش اثری از حیات نیست
آنرا که در درون غم تو کار جان نکرد
آنکس که آفتاب سعادت برو نتافت
با ماه عشقت اختر عقلش قران نکرد
وآن را که طوق مهر تو در گردن اوفتاد
بر فرقش ار چه تیغ زدی سر گران نکرد
وآنکس که دل ز دوستی جان فرو نشست
او پاک نیست، غسل بآب روان نکرد
آنکس که جان بداد بامید سود وصل
با تو درین معامله خود را زیان نکرد
عاشق که سیر گشت ز خود گر چه گرسنه است
کونین لقمه یی شد و او در دهان نکرد
عشق تو مرد را ز بلاها امان نداد
صیاد صید را بسلامت ضمان نکرد
وآنرا که دل زآتش عشق تو روشنست
دست اندر آب تیره این خاکدان نکرد
آنرا که در زمین دل افتاد تخم عشق
چون گاو بار برد و چو گردون فغان نکرد
ای آنکه لاف می زنی از عشق آن نگار
کز کبر و ناز یک نظر اندر جهان نکرد
دست از جهان بدار که اصحاب کهف وار
در غار ره نیافت سگ ار ترک نان نکرد
عنقای عشق در دل او آشیان نکرد
در پرده دلش اثری از حیات نیست
آنرا که در درون غم تو کار جان نکرد
آنکس که آفتاب سعادت برو نتافت
با ماه عشقت اختر عقلش قران نکرد
وآن را که طوق مهر تو در گردن اوفتاد
بر فرقش ار چه تیغ زدی سر گران نکرد
وآنکس که دل ز دوستی جان فرو نشست
او پاک نیست، غسل بآب روان نکرد
آنکس که جان بداد بامید سود وصل
با تو درین معامله خود را زیان نکرد
عاشق که سیر گشت ز خود گر چه گرسنه است
کونین لقمه یی شد و او در دهان نکرد
عشق تو مرد را ز بلاها امان نداد
صیاد صید را بسلامت ضمان نکرد
وآنرا که دل زآتش عشق تو روشنست
دست اندر آب تیره این خاکدان نکرد
آنرا که در زمین دل افتاد تخم عشق
چون گاو بار برد و چو گردون فغان نکرد
ای آنکه لاف می زنی از عشق آن نگار
کز کبر و ناز یک نظر اندر جهان نکرد
دست از جهان بدار که اصحاب کهف وار
در غار ره نیافت سگ ار ترک نان نکرد
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۲
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۷۱
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۷۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.