هوش مصنوعی: این متن بر اهمیت عشق و دردهای ناشی از آن تأکید دارد. عشق به عنوان نیرویی زنده‌کننده و پاک‌کننده دل از ناخالصی‌ها توصیف شده است. شاعر بیان می‌کند که تنها با تحمل درد عشق است که می‌توان به حقیقت آن رسید و روح را جاودانه کرد. همچنین، عشق به عنوان عاملی برای رهایی از دغدغه‌های دنیوی و رسیدن به آرامش درونی مطرح شده است.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و احساسی است که درک آن به بلوغ فکری و تجربه‌های عاطفی نیاز دارد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و نمادهای پیچیده ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر دشوار باشد.

شمارهٔ ۱۸۵

دل زنده بدرد عشق باشد
بی درد چه مرد عشق باشد

چون روح نمیرد آن دلی کو
بیمار ز درد عشق باشد

دل از همه نقشها شود پاک
تا مهره نرد عشق باشد

از خاک چو لاله سرخ روید
آن روی که زرد عشق باشد

با خاک چه کار دارد آن روی
کآلوده بگرد عشق باشد

با جان جهان کجا شود جفت
آن مرد که فرد عشق باشد

گردن نکند تحمل سر
آنجا که نبرد عشق باشد

دل پاک شود ز خار هستی
تا گلشن ورد عشق باشد

زین درد بمرد سیف اگر چه
دل زنده بدرد عشق باشد
وزن: مفعول مفاعلن فعولن (هزج مسدس اخرب مقبوض محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۸۴
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۸۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.