هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه و غزل‌گونه، زیبایی و جذابیت معشوق را با تصاویر شاعرانه و استعاره‌های زیبا توصیف می‌کند. شاعر از عشق و دل‌باختگی سخن می‌گوید و با اشاره به عناصر طبیعت مانند گل، بلبل، ماه و خورشید، احساسات خود را بیان می‌کند. همچنین، درد عشق و فراق را به تصویر می‌کشد و از وفاداری و ایثار در عشق سخن می‌راند.
رده سنی: 16+ این شعر حاوی مضامین عاشقانه و احساسی عمیق است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و اصطلاحات ادبی ممکن است برای سنین پایین‌تر چالش‌برانگیز باشد.

شمارهٔ ۱۸۶

سعادت دل دهد آنرا که چون تو دلستان باشد
نمیرد تا ابد آنکس که او را چون تو جان باشد

رخت در مجمع خوبان مهی بر گرد او انجم
تنت در زیر پیراهن گل اندر پرنیان باشد

نگاری را که موی او سر اندر پای او پیچد
کجا همسر بود آنکس که مویش تا میان باشد

چو چشم و ابرویش دیدی ز مژگانش مشو غافل
بترس ای غافل از مستی که تیرش در کمان باشد

گه از عارض عرق ریزد که گل زو رنگ و بو گیرد
گه از پسته شکر بارد که آب از وی روان باشد

زمین از روی او پر نور و با خورشید رخسارش
فراغت دارم از ماهی که جایش آسمان باشد

حدیث او کسی گوید که دایم چون قلم او را
زبان اندر دهان نبود دهان اندر زبان باشد

چو کرد او آستین افشان و در رقص آمد آن ساعت
بسروی ماند آن قامت که شاخش گل فشان باشد

بگرد او همی گردم مگر آن خود خواند
وگر گردشکر گردد مگس کی اهل آن باشد

اگرچه حد من نبود چه باشد گر چو من مسکین
چو سگ بیرون در خسبد چو در بر آستان باشد

بسی با درد عشق او بکوشید این دل غمگین
طبیعت با مرض لابد بکوشد تا توان باشد

چو گل پیدا شود بلبل بنالد، سیف فرغانی
چو بلبل می کند افغان که گل تا کی نهان باشد

چو مجنون با غم لیلی بخواهد از جهان رفتن
ولیکن قصه دردش بماند تا جهان باشد
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۳
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۸۵
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۸۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.