هوش مصنوعی:
شاعر در این غزلیات عاشقانه، عشق و علاقه عمیق خود را به معشوق بیان میکند و اعلام میکند که حاضر است همه چیز، حتی جان خود را فدای او کند. او از زیباییهای معشوق و تأثیر عمیق او بر زندگی خود سخن میگوید و تأکید میکند که تنها به ذکر و یاد معشوق میپردازد.
رده سنی:
16+
محتوا شامل مضامین عاشقانه عمیق و برخی اشارات عرفانی است که درک آنها ممکن است برای مخاطبان جوانتر دشوار باشد. همچنین، برخی از مفاهیم مانند فداکاری و از خودگذشتگی نیاز به سطحی از بلوغ فکری دارد.
شمارهٔ ۱۸۷
دین و دنیا از آن من باشد
اگر او دلستان من باشد
دارم از جان خویش دوسترش
اگر آن دوست جان من باشد
آن حلاوت که در لبست او را
اگر اندر لبان من باشد
من گمان می برم که روح القدس
هر شبی میهمان من باشد
من گدایم برین درو روزی
ملک کونین نان من باشد
گر شبی مر سگان کویش را
طعمه از استخوان من باشد
بگزارم خراج هر دو جهان
اگر او در ضمان من باشد
خویشتن را بجان زیان کنم ار
سود او در زیان من باشد
ننویسم به جز حکایت دوست
تا قلم در بنان من باشد
غزلکهای اینچنین شیرین
دستکار زبان من باشد
همه اشعار سیف فرغانی
چون ببینی از آن من باشد
اگر او دلستان من باشد
دارم از جان خویش دوسترش
اگر آن دوست جان من باشد
آن حلاوت که در لبست او را
اگر اندر لبان من باشد
من گمان می برم که روح القدس
هر شبی میهمان من باشد
من گدایم برین درو روزی
ملک کونین نان من باشد
گر شبی مر سگان کویش را
طعمه از استخوان من باشد
بگزارم خراج هر دو جهان
اگر او در ضمان من باشد
خویشتن را بجان زیان کنم ار
سود او در زیان من باشد
ننویسم به جز حکایت دوست
تا قلم در بنان من باشد
غزلکهای اینچنین شیرین
دستکار زبان من باشد
همه اشعار سیف فرغانی
چون ببینی از آن من باشد
وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۱
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۸۶
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۸۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.