هوش مصنوعی: شاعر در این متن از عشق و سوز دل خود می‌گوید و خود را به شمعی تشبیه می‌کند که از عشق می‌سوزد و می‌گرید. او از هجران معشوق خود رنج می‌برد و احساس می‌کند که بدون حضور معشوق، روزهایش مانند شب‌ها تاریک است. با این حال، عشق به او قدرت می‌دهد و احساس غنا می‌کند. شاعر همچنین اشاره می‌کند که دانش و خرد در خدمت به معشوق کمکی نمی‌کنند و تنها عشق است که راهنمای اوست.
رده سنی: 16+ این متن دارای مفاهیم عمیق عاشقانه و عرفانی است که درک آن‌ها نیاز به بلوغ فکری و تجربه‌ی عاطفی دارد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و تشبیه‌های پیچیده ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر دشوار باشد.

شمارهٔ ۳۸۰

از عشق دل افروزم چون شمع همی سوزم
چون شمع همی سوزم ازعشق دل افروزم

ازگریه وسوز من اوفارغ ومن هر شب
چون شمع زهجر او می گریم و می سوزم

درخانه گرم هر شب ازماه بود شمعی
بی روی چو خورشیدت چون شب گذرد روزم

در عشق که مردم رااز پوست برون آرد
ازشوق شود پاره هر جامه که بر دوزم

هر چند فقیرم من گر دوست مرا باشد
چون گنج غنی باشم گر مال بیندوزم

دانش نکند یاری در خدمت او کس را
من خدمت او کردن از عشق وی آموزم

چون سیف اگر باشم در صحبت آن شیرین
خسرو نزند پنجه با دولت پیروزم
وزن: مفعول مفاعیلن مفعول مفاعیلن (هزج مثمن اخرب)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۳۷۹
گوهر بعدی:شمارهٔ ۳۸۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.