هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه از عشق و دلدادگی سخن می‌گوید. شاعر از بی‌قراری و سوزش عشق می‌نالد و زیبایی معشوق را با تصاویر شاعرانه مانند لعل شکربار و شمع رخسار توصیف می‌کند. او از ناتوانی در رسیدن به معشوق و رنج‌های عشق می‌گوید و در نهایت اشاره می‌کند که نشانه‌های معشوق در اشعارش یافت می‌شود.
رده سنی: 16+ این شعر دارای مفاهیم عاشقانه عمیق و استفاده از استعاره‌های پیچیده است که درک آن برای مخاطبان جوان‌تر ممکن است دشوار باشد. همچنین، برخی از مضامین مانند رنج عشق و بی‌قراری نیاز به بلوغ عاطفی دارد.

شمارهٔ ۴۵۷

مرا کرد بیچاره در کار او
حدیثی ز لعل شکربار او

بکونین می ننگرم زآنکه کرد
مرا عشق او فارغ از کار او

بسوزد نقاب شب وروی روز
بیک پرتو از شمع رخسار او

بجان تا شکر می فروشد لبش
پر از نقد جانست بازار او

گل ار از لب او برد چاشنی
رطب بردهدبعد از آن خار او

نه در عشق خسرو بود مثل من
نه در حسن شیرین بود یار او

برو نرخ وصلش ز درویش پرس
که نبود توانگر خریداراو

چو ترسا چلیپا ز زلفش کند
میان بند روحست زنار او

درین محنت آبادبی عافیت
ز صحت بود رنج بیمار او

بدیوار او بر بسی سر زدیم
زما نقش نگرفت دیوار او

کمین چاکرش سیف فرغانیست
یکی عندلیبی ز گلزار او

از آن بی نشانی که مقصود تست
نشانی بیابی در اشعار او
وزن: فعولن فعولن فعولن فعل (متقارب مثمن محذوف یا وزن شاهنامه)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۲
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۴۵۶
گوهر بعدی:شمارهٔ ۴۵۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.