هوش مصنوعی:
این متن شعری عاشقانه و عرفانی است که در آن شاعر از عشق و دلبستگی شدید به معشوق سخن میگوید. او از زیبایی معشوق، درد فراق، و امید به وصال سخن میراند و خود را همچون فرهاد و سگی وفادار توصیف میکند. همچنین، اشارههایی به مفاهیم عرفانی مانند لطف حق و وابستگی به معشوق به عنوان منبع نان و حیات دارد.
رده سنی:
16+
متن دارای مضامین عمیق عاشقانه و عرفانی است که ممکن است برای مخاطبان جوانتر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از تشبیهات مانند مقایسه خود به سگ ممکن است نیاز به بلوغ فکری برای درک صحیح داشته باشد.
شمارهٔ ۴۸۱
بگشادی رو که رنگی بستست بر رخ تو
حسن آنچنانکه خود را گل بر بهار بسته
خسرو بقصد جانم آهنگ کرده ومن
امید در تو شیرین فرهاد وار بسته
من چون گدا که نانم از تست حاصل و تو
سگ را گشاده وآنگه در استوار بسته
گر در دهانم آید جز ذکر تو حدیثی
گردد زبان نطقم بی اختیار بسته
ای لطف حق زخوبی صد در گشاده بر تو
بر سیف در چه داری در روز بار بسته
اکنون که شد دل من در عشق یار بسته
یارب در وصالش برمن مدار بسته
تا صید او شدستم زنجیر می درانم
همچون سگی که باشد وقت شکار بسته
بگشاد دی بپیشم آن زلف چون رسن را
من تنگدل بماندم زآن دم چو بار بسته
وامروز بهر کشتن بربست هر دودستم
دیدم بروز ماتم دست نگار بسته
زآن ساعتی که عاشق بویی شنوده از تو
ای ازرخ تو رنگی گل برعذار بسته
پیوند نسبت خود از غیر تو بریده
تا بر تو خویشتن را برگل چو خار بسته
بیهوده گوی داند همچون درآیم آنکس
کو اشتری ندارد با این قطار بسته
تا تو بحسن خود را بازار تیز کردی
شد آفتاب ومه رادکان کار بسته
حسن آنچنانکه خود را گل بر بهار بسته
خسرو بقصد جانم آهنگ کرده ومن
امید در تو شیرین فرهاد وار بسته
من چون گدا که نانم از تست حاصل و تو
سگ را گشاده وآنگه در استوار بسته
گر در دهانم آید جز ذکر تو حدیثی
گردد زبان نطقم بی اختیار بسته
ای لطف حق زخوبی صد در گشاده بر تو
بر سیف در چه داری در روز بار بسته
اکنون که شد دل من در عشق یار بسته
یارب در وصالش برمن مدار بسته
تا صید او شدستم زنجیر می درانم
همچون سگی که باشد وقت شکار بسته
بگشاد دی بپیشم آن زلف چون رسن را
من تنگدل بماندم زآن دم چو بار بسته
وامروز بهر کشتن بربست هر دودستم
دیدم بروز ماتم دست نگار بسته
زآن ساعتی که عاشق بویی شنوده از تو
ای ازرخ تو رنگی گل برعذار بسته
پیوند نسبت خود از غیر تو بریده
تا بر تو خویشتن را برگل چو خار بسته
بیهوده گوی داند همچون درآیم آنکس
کو اشتری ندارد با این قطار بسته
تا تو بحسن خود را بازار تیز کردی
شد آفتاب ومه رادکان کار بسته
وزن: مفعول فاعلاتن مفعول فاعلاتن (مضارع مثمن اخرب)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۳
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۴۸۰
گوهر بعدی:شمارهٔ ۴۸۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.