هوش مصنوعی: شاعر در این شعر از ناسازگاری و بی‌مهری معشوق شکایت می‌کند و بیان می‌کند که معشوق با وجود لطافت و زیبایی، با او رفتار خصمانه دارد. شاعر از بی‌وفایی معشوق و رنج‌های عاشقان می‌گوید و اشاره می‌کند که معشوق هرگز به کسی مهر نورزیده است.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مفاهیم عاشقانه و احساسی عمیق است که ممکن است برای کودکان و نوجوانان کم‌سال قابل درک نباشد. همچنین، برخی از اشارات به رنج و بی‌وفایی نیاز به درک بالاتری از روابط انسانی دارد.

شمارهٔ ۵۱۳

ای سازگار با همه با من نساختی
با دوستدار خویش چو دشمن نساختی

تو همچو جان لطیفی و من همچو تن کثیف
ای جان ترا چه بود که با تن نساختی

ای از زبان چرب سخن گفته همچو آب
با آب شعر بنده چو روغن نساختی

بیتی نگفتم از پی سوز وصال تو
کآن را بهجر نوحه و شیون نساختی

عاشق بسی بکشتی و خونش نهان بماند
خوشه بسی درودی و خرمن نساختی

هرگز نتافتی چو مه اندر شب کسی
کش همچو روز از آن رخ روشن نساختی

ای معدن گهر نگذشتی بهیچ جای
تا خاک آن چو گوهر معدن نساختی

در هیچ بقعه یی نشدی کآن مقام را
میمون بسان وادی ایمن نساختی

این گردن و سر از پی تیغ تو داشت سیف
لیکن چو تیغ با سر و گردن نساختی
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۵۱۲
گوهر بعدی:شمارهٔ ۵۱۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.