هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه از زبان عاشقی بیان می‌شود که به شدت تحت تأثیر معشوق خود قرار دارد. شاعر از عشق و جذبه‌های معشوق سخن می‌گوید و بیان می‌کند که چگونه وجود معشوق، هستی و عقل او را تحت تأثیر قرار داده است. همچنین، شاعر به وفاداری خود به معشوق اشاره کرده و از تسلیم شدن در برابر عشق و جذبه‌های آن سخن می‌گوید.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مفاهیم عمیق عاشقانه و احساسی است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و اصطلاحات ادبی ممکن است نیاز به سطحی از بلوغ فکری و ادبی داشته باشد.

شمارهٔ ۵۱۴

ای درسر من از لب میگون تو مستی
با عشق تو درمن اثری نیست از هستی

با چشم خوش دلکش تو نسبت نرگس
چون نسبت چشمست ببیماری و مستی

ازجای برو گو دل وجان چون تو بجایی
وزدست برو گو دو جهان چون تو بدستی

سر زیر لگد کوب غم آریم چو هستیم
درکوی تو راضی شده چون خاک بپستی

هرگز بخلاف تو نبندم نگشایم
دستی که تو بگشادی وپایی که تو بستی

آن عقل که سرمایه دعویست ربودی
وآن توبه که سر لشکر تقویست شکستی

ای عشق زتو جان نبرد دل که درین بحر
او ماهی طعمه طلبست وتو چو شستی

ای سیف نکویان جهان قید تو بودند
در دام وی افتادی و ازجمله برستی
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۵۱۳
گوهر بعدی:شمارهٔ ۵۱۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.