هوش مصنوعی:
این متن به پرسشهای فلسفی درباره زندگی، مرگ، منفعتطلبی، و رفتارهای انسانی میپردازد. شاعر از بیفایده بودن عذرها، غرور بیجا، و رنجهای بیثمر سخن میگوید و به این میاندیشد که چرا انسانها با وجود دانستن پایان کار، باز هم به دنبال مال و قدرت هستند. همچنین، از بیهودگی برخی رفتارهای اجتماعی و خودخواهیهای انسان انتقاد میکند.
رده سنی:
16+
متن دارای مفاهیم عمیق فلسفی و انتقادی است که درک آنها نیاز به بلوغ فکری و تجربه زندگی دارد. نوجوانان زیر 16 سال ممکن است در فهم کامل این مفاهیم دچار مشکل شوند.
شمارهٔ ۱۴ - نصیحت
عذر بی منفعت نهادن چیست
پیش دانش بر ایستادن چیست
مرگ را زاده ایم و مرده نه ایم
خویشتن را غرور دادن چیست
پس چو در جمله می بباید مرد
همه را ای شگفت زادن چیست
در رنجی که منفعت نکند
بر تن خویشتن گشادن چیست
روزی خویشتن خورد هر کس
خلق را در هم اوفتادن چیست
دیگران چون پس از تو بردارند
این به کف کردن و نهادن چیست
پیش دانش بر ایستادن چیست
مرگ را زاده ایم و مرده نه ایم
خویشتن را غرور دادن چیست
پس چو در جمله می بباید مرد
همه را ای شگفت زادن چیست
در رنجی که منفعت نکند
بر تن خویشتن گشادن چیست
روزی خویشتن خورد هر کس
خلق را در هم اوفتادن چیست
دیگران چون پس از تو بردارند
این به کف کردن و نهادن چیست
وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب: قطعه
تعداد ابیات: ۶
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۳ - مدیح
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۵ - وصف خروس
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.