هوش مصنوعی:
شاعر از ناتوانی خود در تغییر تقدیر و نابرابریهای جهان شکایت میکند. او اشاره میکند که برخی با رنج به چیزی نمیرسند و برخی دیگر بدون زحمت از نعمتها بهرهمند میشوند. شاعر به مسعود سعد توصیه میکند که به آنچه خدا داده راضی باشد و از جفای زمانه نگران نباشد، زیرا زمانه به کسی وفادار نیست.
رده سنی:
16+
متن دارای مفاهیم عمیق فلسفی و اجتماعی است که درک آن به بلوغ فکری و تجربهی زندگی نیاز دارد. همچنین، برخی از مفاهیم مانند نابرابریهای اجتماعی و پذیرش تقدیر ممکن است برای مخاطبان جوانتر پیچیده باشد.
شمارهٔ ۳۰ - افراط و تفریط روزگار
نرسد دست من به چرخ بلند
ورنه بگشادمیش بند از بند
قسمتی کرد سخت ناهموار
بیش و کم در میان خلق افکند
این نیابد همی به رنج پلاس
و آن نپوشد همی ز ناز پرند
آنکه بسیار یافت ناخشنود
وآنکه اندک ربود ناخرسند
خیز مسعود سعد رنجه مباش
هر چه یزدان دهد بر او بپسند
گر جفا بینی از فلک مگری
ور وفا یابی از زمانه مخند
کاین زمانه نشد کسی را دوست
دهر کس را نگشت خویشاوند
ورنه بگشادمیش بند از بند
قسمتی کرد سخت ناهموار
بیش و کم در میان خلق افکند
این نیابد همی به رنج پلاس
و آن نپوشد همی ز ناز پرند
آنکه بسیار یافت ناخشنود
وآنکه اندک ربود ناخرسند
خیز مسعود سعد رنجه مباش
هر چه یزدان دهد بر او بپسند
گر جفا بینی از فلک مگری
ور وفا یابی از زمانه مخند
کاین زمانه نشد کسی را دوست
دهر کس را نگشت خویشاوند
وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب: قطعه
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۹ - ثنا
گوهر بعدی:شمارهٔ ۳۱ - چیستان
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.