۲۷۰ بار خوانده شده

شمارهٔ ۷۹ - تقاضای تیول

خسروا بود و هست خواهد بود
روزگارت رهی و چرخ مطیع

ملک را قدر تو سپهر بلند
عدل را همت تو حصن منیع

نه ز طبع تو هست جود شگفت
نه ز خورشید هست نور بدیع

هر مرادی که خواست بنده ز شاه
یافت بی هیچ رنج و هیچ شفیع

ماند یک آرزو بخواهد گفت
چشم دارد همی ز رای رفیع

این دو ده را که بنده را بخشید
تازه گردان کرامت توقیع

گر همی بنده وقف خواهد کرد
بر همه مردمان شریف و وضیع

شاه باشد در آن ثواب شریک
و هو عندالاله لیس یضیع

تا همی بر سپهر آینه گون
سیر اختر بود بطی ء و سریع

باد روشن شب تو همچون روز
باد خرم خریف تو چو ربیع
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۷۸ - مدح
گوهر بعدی:شمارهٔ ۸۰ - برتری قلم به تیغ
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.