۲۹۰ بار خوانده شده

شمارهٔ ۸۷ - دست بدان قبضه خنجر زدیم

گردن و گوش غزل و مدح را
بی حد پیرایه و زیور زدیم

بی مر با بخت در آویختیم
با فلک سفله بسی سر زدیم

سود ندیدیم ز نوک قلم
دست بدان قبضه خنجر زدیم

خیره فرو ماند فلک زانکه ما
بر بت و بتخانه و بتگر زدیم

از قبل بچه آزر به تیغ
آتش در قبله آزر زدیم

وز پی این آهو چشمان باغ
با همه شیران جهان بر زدیم
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۸۶ - بوالفضایل
گوهر بعدی:شمارهٔ ۸۸ - از بخت همیشه سرنگونم
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.