هوش مصنوعی:
شاعر از بخت بد خود شکایت میکند و بیان میکند که هر لحظه از زخمهای عاطفی رنج میبرد. او شبها با گریه و ناله سپری میکند و از سرنوشت خود مینالد، خواهان پایان درد یا راهی برای تسکین است.
رده سنی:
16+
متن حاوی مضامین عمیق عاطفی و ناامیدی است که درک آن برای مخاطبان جوانتر ممکن است دشوار باشد. همچنین، بیان احساسات شدید و پیچیده نیاز به سطحی از بلوغ فکری و عاطفی دارد.
شمارهٔ ۱۰۱ - ای بخت بد
ای بخت بد که هیچ نبودم من از تو شاد
هر لحظه ای ز زخم تو درد دگر کشم
بس آب گرم و باد خنک هر شبی که من
از دیدگان ببارم و از سینه برکشم
یا پاره کن به قهر گریبان عمر من
یا دامنی بده که بدان پای درکشم
هر لحظه ای ز زخم تو درد دگر کشم
بس آب گرم و باد خنک هر شبی که من
از دیدگان ببارم و از سینه برکشم
یا پاره کن به قهر گریبان عمر من
یا دامنی بده که بدان پای درکشم
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: قطعه
تعداد ابیات: ۳
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۰۰ - مدح
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۰۲ - به خواجه ابراهیم
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.