۲۷۲ بار خوانده شده

شمارهٔ ۱۲۰ - درخواست حضور یکی از دوستان

ای به فضل و کفایت و دانش
دور گردون چو تو نیاورده

ببر من دوستانی آمده اند
هرگز از یکدیگر نیازرده

حال ها دیده کام ها رانده
باده ها خورده عیش ها کرده

به حضور تو آرزومندند
زان کجا با تواند خو کرده

پاک رفته رهیست بی مانع
باز کرده دریست بی پرده

بذله و بربطی و ربابی و نای
بر گرفته نوای سرپرده

خربزه هست گرمه تایی چند
زآن کجا نیست موسم سرده

سیکی هست اگر نشاط کنی
اندر آب شبانه پرورده

ساقی ار سرخ روی ترکی نیست
هست ازین هندوی سیه چرده

ور تنعم کنی بدین چنگی
کت نهاده ست و خویش گسترده
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۱۹ - تبارک الله ازین بخت و زندگانی من
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۲۱ - اثر بخت و طالع
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.