۲۹۷ بار خوانده شده

شمارهٔ ۱۲ - مدح حسین طبیب

مشفق عمرها حسین طبیب
در همه فعلها بدیع و غریب

آنکه در علم طب کند افسوس
بر حکیم بزرگ جالینوس

جد او اصل نیکنامی هاست
هزل او اصل شادکامی هاست

پس به رسمست و نیک شایسته
شاه را بنده ایست بایسته

تندرستی چو در دهان دارد
شه بر او اعتماد جان دارد

نکته گوید بسی چو بازد نرد
اینت زیبا و اینت خوشدل مرد

سیکی هفت و هشت چون بخورد
دست زی عشرت و نشاط برد

اندر آید برنج و بقره بقو
راست گویی که هست جنس لقو

زود یک پای چست بردارد
راه آیم روم به پیش آرد

در همه حال آشکار و نهان
علم ابدان شناسد و ادیان

خوش ندیمی ست راست باید گفت
همه علمست آشکار و نهفت

عادت او دروغ و بهتان نیست
به گه هزل و جد گران جان نیست

گاه و بیگاه چون طبیب شهست
ظاهر و باطنش حبیب شهست

پای غوری که او تواند کوفت
خرس هرگز چو او نداند کوفت
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۱ - مدح ابوالقاسم دبیر
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۳ - در حق خویش گوید
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.