۲۸۲ بار خوانده شده

شمارهٔ ۵

بدان دو عارض چون شیر و آن دو زلف چو قیر
به ابروان چو کمان و به غمزگان چون تیر

به زیب قدی کش بنده گشت سرو سهی
به حسن رویی کش بنده گشت بدر منیر

به چشم چشمی کش سرمه بود سحر حلال
به بوی زلفی کش دانه بود مشک و عبیر

که گر تنم را زین پس کنی به مهر عذاب
وگر دلم را زین پس کنی به عشق زحیر
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۴
گوهر بعدی:شمارهٔ ۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.