هوش مصنوعی: این متن یک شعر عاشقانه است که در آن شاعر به زیبایی و جذابیت معشوق خود اشاره می‌کند و عشق و وفاداری بی‌حد خود را به او ابراز می‌دارد. شاعر از ویژگی‌های معشوق مانند لب شیرین، چشمان دلربا و مهر او سخن می‌گوید و خود را غلام و بنده‌ی بی‌قید و شرط او می‌داند.
رده سنی: 15+ متن دارای مضامین عاشقانه و ادبی است که ممکن است برای کودکان قابل درک نباشد. همچنین، برخی از اصطلاحات و تشبیهات به کار رفته نیاز به سطحی از بلوغ فکری و ادبی برای درک کامل دارد.

غزل شمارهٔ ۱۹

حقّا که به حسن تو ملک نیست
گفتم به یقین و هیچ شک نیست

شوری ز لب تو در جهان است
کامروز لبی بدان نمک نیست

در خون و رگ من است مهرت
بی مهر تو هیچ خون و رگ نیست

چشمان تو قلب دل شکستند
رو غمزه که حاجت کمک نیست

بی خط و سجل تو را غلامم
حاجت به قباله و به صکّ نیست

در گردن من که گردن من
او را ز غلامی تو فک نیست

چون ابن حسام مبتلایی
در زیر کبودی فلک نیست
وزن: مفعول مفاعلن فعولن (هزج مسدس اخرب مقبوض محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۸
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۲۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.