هوش مصنوعی: شاعر در این متن از عشق و جفاهای معشوق سخن می‌گوید. او بیان می‌کند که هر جفایی را تحمل می‌کند، اما نکوهش را نه. عشق به معشوق چنان است که میل همه دلها به سوی اوست. شاعر از زیبایی‌های معشوق مانند زلف و رخسارش یاد می‌کند و احساسات خود را با تصاویر طبیعی مانند سرو و لاله مقایسه می‌کند. در نهایت، شاعر به این نتیجه می‌رسد که با وجود بدخویی معشوق، باید با جفاهای او کنار آمد.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عاشقانه و احساسی است که ممکن است برای کودکان و نوجوانان کم‌سال قابل درک نباشد. همچنین، برخی از اصطلاحات و تشبیهات ممکن است نیاز به سطحی از بلوغ فکری و احساسی داشته باشند.

غزل شمارهٔ ۲۱

هر جفایی که ممکن است ازوست
من تحمل کنم ولی نه نکوست

گر دلم میل جانب او کرد
میل دلها همه به جانب اوست

بوی زلف تو همدم بادست
که نسیم بهار غالیه بوست

روی کردی به سوی گل زان روی
گل ز شادی نگنجد اندر پوست

خجل از قد و عارض تو به باغ
سرو آزاد و لاله خود روست

در خم زلف همچو چوگانت
دل مسکین شکسته همچون گوست

با جفا نیک خو کن ابن حسام
چاره این است کان صنم بدخوست
وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۲۰
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۲۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.