۳۶۲ بار خوانده شده

غزل شمارهٔ ۳۳

دلا بپرس که آن روشنی دیده کجاست
بهارخرم و آن سرو سر کشیده کجاست؟

برو به باغ طراوت ز باغبان و بپرس
که از درخت تو ان میوه رسیده کجاست؟

دلم رمیده شد از دست دوستان عزیز
خبر دهید مرا کان دل رمیده کجاست ؟

کمد زلف تو دی با غزال چشم تو گفت
که آن فریفته آهوی دام دیده کجاست؟

کمد ابروی شوخت به بازوی من نیست
کسی که بازوی او آن کمان کشیده کجاست؟

نیافت چاشنیی از لب تو ابن حسام
کسی که شربت آن لب بود چشیده کجاست؟
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۳۲
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۳۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.