هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه و عرفانی از درد دل و شوق دیدار معشوق سخن می‌گوید. شاعر با تصاویر زیبا مانند جراحت دل، لب معشوق، موج خون در چشم، و تشبیه زلف به شام و رخسار به صبح، احساسات خود را بیان می‌کند. همچنین، از عناصر طبیعت مانند گل و پرندگان برای توصیف حالات عاشقانه استفاده شده است.
رده سنی: 15+ مفاهیم عمیق عاشقانه و عرفانی، استفاده از استعاره‌های پیچیده و زبان ادبی فاخر ممکن است برای کودکان قابل درک نباشد. این شعر更适合 افرادی که با ادبیات کلاسیک آشنایی نسبی دارند و می‌توانند از زیبایی‌های آن لذت ببرند.

غزل شمارهٔ ۳۶

مسلمانان دلی دارم جراحت
ندانم تا مرا زین دل چه راحت

لبم ریش دلم را تازه دارد
ز بس کان لب همی ریزد ملاحت

بیا کر حسرت لعل تو چشمم
میان موج خون دارد سیاحت

چو صبحت دوش دیدم بر سر بام
به شب پنداشتم الشَّمس لاحَت

سر زلف تو شام است و رخت صبح
مبارک باد شامت با صباحت

دگر بر هم نیارد دیده نرگس
که گل بیدار شد و الطَّیرُ ناحَت

لب ابن حسام از شوق آن لب
ز طوطی می برد گوی فصاحت
وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۳۵
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۳۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.