هوش مصنوعی:
این شعر عرفانی از ابن حسام، شور و شوق عاشقانه و عرفانی را به تصویر میکشد. شاعر از عشق به معشوق الهی سخن میگوید که با درد و شادی همراه است. او از فراق و انتظار وصال مینالد و زیبایی معشوق را آیینهای از جمال الهی میداند. همچنین، هشدار میدهد که دل به دنیای فریبنده نبندیم.
رده سنی:
16+
مفاهیم عمیق عرفانی و استفاده از استعارههای پیچیده ممکن است برای مخاطبان جوانتر قابل درک نباشد. همچنین، درک صحیح از مضامین عشق الهی و فراق نیاز به بلوغ فکری دارد.
غزل شمارهٔ ۳۷
ما را به کوی وحدت تا با تو آشنائیست
از خاک آستانت در دیده روشنائیست
هم بی تو مستمندیم هم با تو دردمندیم
این عقد مشکل آمد وقت گره گشائیست
با محنت فراقت در انتظار وصلیم
با دولت وصالت اندیشه جدائیست
از عشوه های چشمش ای دل به گوشه بنشین
کاین شوخ فتنه انگیز در عین دلربائیست
در روی خوب رویان چون بنگری ببینی
آثار حسن معنی کآیینه خدائیست
زنهار تا نبندی دل در عروس دنیا
هر چند دلفروزیست کش پیشه بی وفائیست
ابن حسام عمری بر رهگذر کویت
بنشست و کس نگفتش کاین مبتلا کجائیست
از خاک آستانت در دیده روشنائیست
هم بی تو مستمندیم هم با تو دردمندیم
این عقد مشکل آمد وقت گره گشائیست
با محنت فراقت در انتظار وصلیم
با دولت وصالت اندیشه جدائیست
از عشوه های چشمش ای دل به گوشه بنشین
کاین شوخ فتنه انگیز در عین دلربائیست
در روی خوب رویان چون بنگری ببینی
آثار حسن معنی کآیینه خدائیست
زنهار تا نبندی دل در عروس دنیا
هر چند دلفروزیست کش پیشه بی وفائیست
ابن حسام عمری بر رهگذر کویت
بنشست و کس نگفتش کاین مبتلا کجائیست
وزن: مفعول فاعلاتن مفعول فاعلاتن (مضارع مثمن اخرب)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۳۶
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۳۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.