۳۶۲ بار خوانده شده

غزل شمارهٔ ۵۰

لبت یاقوت گوهر پوش دارد
به گاه بوسه طعم نوش دارد

سرزلف سیاهت بر بناگوش
زنزهت بوی مرزنگوش دارد

چوگوشت با رقیبان است کم زان
که یک ره جانت ما گوش دارد

دلم با روی خوب تست دایم
بگو بهرخدا نیکوش دارد

چو جان تن را در آغوش آمدی دوش
تنم جان بین که در آغوش دارد

زدوشت دوش برخورداربودم
دلم امشب هوای دوش دارد

دل ابن حسام از اتش شوق
ز گرمی سینه را پرجوش دارد
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۴۹
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۵۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.