هوش مصنوعی: این شعر از شیخ و صومعه‌نشینی می‌گوید که امروز در میکده و خرابات مغان مست و خراب است. شاعر از توبه و پشیمانی دوری می‌کند و به می‌نوشی و شادخواری در دوران جوانی اشاره دارد. همچنین، از عشق و غم عاشقی و گریه‌های شبانه سخن می‌گوید.
رده سنی: 18+ اشاره به مصرف شراب و مستی، و همچنین مضامین عرفانی و عشقی پیچیده که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر نامناسب باشد.

غزل شمارهٔ ۹۲

شیخ را صومعه در رهن شراب است امروز
بر در میکده در چنگ ورباب است امروز

آنکه در میکده دی منکر می نوشان شد
در خرابات مغان مست و خراب است امروز

از می ای شیخ مرا توبه چه میفرمایی
توبه موقوف که ایام شباب است امروز

نرگس از غایت مستی سر ساغر دارد
قدح لاله پر از باده ی ناب است امروز

من چه خون کرده ام ای خون منت در گردن
چشم خون ریز تو در عین عتاب است امروز

بنشین تا نفسی با تو بهم بنشینیم
اخ ای عمر چه هنگام شتاب است امروز

بس که دوش ابن حسام از غم عشقت بگریست
مردم دیده ی او غرقه ی اب است امروز
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۹۱
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۹۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.