هوش مصنوعی:
این متن شعری عرفانی و عاشقانه است که از عناصر طبیعت و نمادهای عرفانی مانند هدهد، سلیمان، و آب حیوان برای بیان مفاهیم معنوی و عشق الهی استفاده میکند. شاعر از زبان عاشقی سخن میگوید که به دنبال وصال و فیض الهی است و از معشوق (که میتواند نماد خدا یا معشوق زمینی باشد) طلب بخشش و لطف میکند.
رده سنی:
16+
متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و ادبی است که درک آن به بلوغ فکری و آشنایی با ادبیات کلاسیک نیاز دارد. همچنین، برخی از اصطلاحات و نمادها ممکن است برای مخاطبان جوانتر پیچیده باشد.
غزل شمارهٔ ۱۰۱
بیا که مجلس انس است و دلستان جان بخش
همی کند ز گلزرا قدس ریحان بخش
بیا که هدهد هادی به لحن داوودی
حدیث می کند از منطق سلیمان بخش
آیا رسیده به سر چشمه ی زلال وصال
به عاشقان جگر تشنه آب حیوان بخش
به رهروان بیابان وادی ایمان
ز طور قرب شب تیره نور غرفان بخش
ز فیض لم یزلی آنچه عین بهبودست
کرشمه ای کن و از لطف خود مرا آن بخش
چو ما به درد و دوای تو از تو خرسندیم
تو خواه درد بیفزای و خواه درمان بخش
سیاهکاری ابن حسام سرگردان
به جعد تافته ی طرّه پریشان بخش
همی کند ز گلزرا قدس ریحان بخش
بیا که هدهد هادی به لحن داوودی
حدیث می کند از منطق سلیمان بخش
آیا رسیده به سر چشمه ی زلال وصال
به عاشقان جگر تشنه آب حیوان بخش
به رهروان بیابان وادی ایمان
ز طور قرب شب تیره نور غرفان بخش
ز فیض لم یزلی آنچه عین بهبودست
کرشمه ای کن و از لطف خود مرا آن بخش
چو ما به درد و دوای تو از تو خرسندیم
تو خواه درد بیفزای و خواه درمان بخش
سیاهکاری ابن حسام سرگردان
به جعد تافته ی طرّه پریشان بخش
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۰۰
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۰۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.