هوش مصنوعی: شاعر در این متن از ناکامی‌ها و رنج‌های عاشقانه و اجتماعی خود می‌گوید. او از دوستان ناسازگار، دشمنان طعنه‌زن، و صوفیان ریاکار شکایت دارد و درد دل خود را با تصاویر شاعرانه بیان می‌کند. در نهایت، امید به وصال معشوق و آرامش در سایه‌ی عشق را نشان می‌دهد.
رده سنی: 16+ متن دارای مضامین عمیق عاشقانه و اجتماعی است که درک آن به بلوغ فکری و تجربه‌ی زندگی نیاز دارد. همچنین، برخی از مفاهیم انتقادی و عرفانی ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر پیچیده باشد.

غزل شمارهٔ ۱۰۳

دلا چو شیوه ی رندی نمی رود از پیش
بجوی گنج سلامت ز کُنج خانه ی خویش

چه شکوه ها که ندارم ز دست نوش لبان
که نوش می ندهند و همی زنندم نیش

چو خار نیزه شد این دشمنان طعنه گذار
چو گل دو رویه شد این دوستان دشمن کیش

به زیر خرقه چه زنّارها که پنهان است
فغان ز شیوه ی این صوفیان نا درویش

جراحت دل ما گر نمی کنی مرهم
روا مدار فشاندن نمک مرا بر ریش

طریق اگر به سیاهی است گر به آب حیات
خیال زلف و لبت می روند پیشاپیش

تصوری که به وصل تو دارد ابن حسام
برون نمی رودش زین دل محال اندیش
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۰۲
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۰۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.