۳۳۶ بار خوانده شده

غزل شمارهٔ ۱۰۵

ای کرده همچو نرگس خوشخواب خواب خوش
بر گل کشیده از خط مشکین نقاب خوش

کتّابیان دور قمر خوش نبشته اند
بر گرد عارض تو ز عنبر کتاب خوش

در چشمه ی عُذوبه ی لعلت نهفته اند
اندر سواد ظلمت زلف تو آب خوش

دوش از عتاب چشم تو کردم شکایتی
چشمت به غمزه گفت مرنج از عتاب خوش

چشم خراب کار تو کارم خراب کرد
خوش وقت آن خراب که باشد خراب خوش

ابن حسام ساقی دور الست ریخت
اندر مذاق جان تو جام شراب خوش

طبعم در این مقاله شکر ریخت تا مگر
طوطی مقالتی بنویسد جواب خوش
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۰۴
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۰۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.