هوش مصنوعی:
این شعر بیانگر احساسات عمیق عاشقانه و روحانی شاعر است که در آن از دوری معشوق، درد فراق، و امید به وصل سخن میگوید. شاعر از شبهای بیقراری، نالههای سحرگاهی، و آرزوی دیدار یار میگوید و در عین حال، به مضامین عرفانی مانند حریم کعبه و محراب نیز اشاره میکند.
رده سنی:
16+
محتوا شامل مفاهیم عاطفی و عرفانی عمیق است که درک آن ممکن است برای مخاطبان جوانتر دشوار باشد. همچنین، برخی از اشارات عرفانی و ادبی نیاز به سطحی از بلوغ فکری و آشنایی با ادبیات کلاسیک دارد.
غزل شمارهٔ ۱۳۱
آن کجا شد کز تو گه گه مرحبایی داشتم
در حریم کعبه ی کویت صفایی داشتم
دی گذشتی و نکردی التفاتی سوی من
خود نگفتی دردمند مبتلایی داشتم
دوش ز آب دیده و از آتش دل تا سحر
در میان آب و آتش ماجرایی داشتم
ناله ی شبگیر و آه سوزناکم نیم شب
این همه رنج و عنا آخر ز جایی داشتم
خوف گردابست و بیم موج و دریای عمیق
یار کشتیبان نگفتی کاشنایی داشتم
دست و پایی بایدم زد کابم از سر در گذشت
دست و پایی می زنم تا دست و پایی داشتم
ای طبیب دردمندان بر سر بالین من
یک قدم نه کز تو امید دوایی داشتم
معتکف در گوشه ی محراب ابروی تو دوش
تا سحر گه دست حاجت بر دعایی داشتم
بر گلستان جمالت دوش چون ابن حسام
همچو بلبل بر چمن برگ و نوایی داشتم
در حریم کعبه ی کویت صفایی داشتم
دی گذشتی و نکردی التفاتی سوی من
خود نگفتی دردمند مبتلایی داشتم
دوش ز آب دیده و از آتش دل تا سحر
در میان آب و آتش ماجرایی داشتم
ناله ی شبگیر و آه سوزناکم نیم شب
این همه رنج و عنا آخر ز جایی داشتم
خوف گردابست و بیم موج و دریای عمیق
یار کشتیبان نگفتی کاشنایی داشتم
دست و پایی بایدم زد کابم از سر در گذشت
دست و پایی می زنم تا دست و پایی داشتم
ای طبیب دردمندان بر سر بالین من
یک قدم نه کز تو امید دوایی داشتم
معتکف در گوشه ی محراب ابروی تو دوش
تا سحر گه دست حاجت بر دعایی داشتم
بر گلستان جمالت دوش چون ابن حسام
همچو بلبل بر چمن برگ و نوایی داشتم
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۳۰
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۳۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.