هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه به زیبایی‌های معشوق و تأثیر آن بر شاعر می‌پردازد. شاعر از دیدن صورت بی‌نقاب معشوق سخن می‌گوید و بیان می‌کند که زیبایی او مانند آفتاب است که دیدنش بدون حجاب ممکن نیست. همچنین، او از تأثیر نگاه معشوق بر دل خود می‌نالد و آرزو می‌کند که بتواند با نگاهی از سر رحمت، یک بار دیگر او را ببیند.
رده سنی: 15+ این شعر دارای مفاهیم عمیق عاشقانه و عرفانی است که ممکن است برای کودکان قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و تشبیه‌های پیچیده نیاز به سطحی از بلوغ فکری دارد که معمولاً در نوجوانان و بزرگسالان یافت می‌شود.

غزل شمارهٔ ۱۴۷

رخسار تو بی نقاب دیدن
یک شب نتوان به خواب دیدن

رویی که حجاب آفتاب است
کی شاید بی حجاب دیدن

در دیده ی ما خیال رویت
چون مه بتوان در آب دیدن

در روی تو چشم خیره گردد
نتوان رخ آفتاب دیدن

چشم تو خراب کرده دل را
تا چند توان عتاب دیدن

آخر بتوان بعین رحمت
یکبار بدین خراب دیدن

باریک دقیقه ای ست اینجا
در موی تو پیچ و تاب دیدن
وزن: مفعول مفاعلن فعولن (هزج مسدس اخرب مقبوض محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۴۶
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۴۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.