هوش مصنوعی:
شاعر در این شعر عاشقانه، از معشوق خود میخواهد که با نگاهی دلنواز و گذری کوتاه، دلِ خستهاش را التیام بخشد. او از جمال و کرشمههای معشوق سخن میگوید و آرزو میکند که با عنایتش، قلبش را مانند طلا ارزشمند کند. شاعر همچنین اشاره میکند که عاشق واقعی کسی است که در برابر تیرهای غمزهی معشوق مقاومت نمیکند و سر تسلیم فرود میآورد.
رده سنی:
16+
متن دارای مضامین عاشقانهی عمیق و استفاده از استعارهها و کنایههای ادبی است که درک آن برای مخاطبان زیر 16 سال ممکن است دشوار باشد. همچنین، برخی از مفاهیم مانند عشق و هجران نیاز به بلوغ عاطفی دارد.
غزل شمارهٔ ۱۶۸
بت گلعذار اگر ز ره کرمی بما گذری کنی
چه شود بجانب ما اگر به کرشمه ای نظری کنی
نه نسیم زلف عبیرسا دل خسته را مددی دهی
بوصال صبح رخ چو روز ، شب هجر ما سحری کنی
چو بنزد جوهری هنر زر ناسره نتوان نمود
تو به کیمیای عنایتی مس قلب ما چو زری کنی
سر کوی او نرود کسی که نه سر در آن سر کو نهد
تو نه مرد این روشی اگر ز چنین بلا حذری کنی
ز کمینگه خم ابرویش چو به تیر غمزه کند گشاد
بر تیر او تو نه عاشقی که نه سینه را سپری کنی
نفس چو آتش گرم من تو در آن عذار چو آینه
نکنی که ناگه از آتشی دل سوخته اثری کنی
پسر حسام چو عندلیب ریاض گلشن قدسییی
بله وقت شده که بدان چمن سوی آشیان گذری کنی
چه شود بجانب ما اگر به کرشمه ای نظری کنی
نه نسیم زلف عبیرسا دل خسته را مددی دهی
بوصال صبح رخ چو روز ، شب هجر ما سحری کنی
چو بنزد جوهری هنر زر ناسره نتوان نمود
تو به کیمیای عنایتی مس قلب ما چو زری کنی
سر کوی او نرود کسی که نه سر در آن سر کو نهد
تو نه مرد این روشی اگر ز چنین بلا حذری کنی
ز کمینگه خم ابرویش چو به تیر غمزه کند گشاد
بر تیر او تو نه عاشقی که نه سینه را سپری کنی
نفس چو آتش گرم من تو در آن عذار چو آینه
نکنی که ناگه از آتشی دل سوخته اثری کنی
پسر حسام چو عندلیب ریاض گلشن قدسییی
بله وقت شده که بدان چمن سوی آشیان گذری کنی
وزن: متفاعلن متفاعلن متفاعلن متفاعلن
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۶۷
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۶۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.