هوش مصنوعی: شاعر در این شعر از دردها و رنج‌های خود می‌گوید و بیان می‌کند که کسی که خود درد را تجربه نکرده، نمی‌تواند درد او را درک کند. او از بی‌توجهی دیگران به رنج‌هایش گلایه می‌کند و تأکید می‌کند که تا زمانی که فردی خود درد را تجربه نکند، نمی‌تواند به درد او برسد.
رده سنی: 16+ این شعر دارای مفاهیم عمیق عرفانی و احساسی است که درک آن برای سنین پایین‌تر دشوار است. همچنین، موضوعات درد و رنج مطرح شده در شعر ممکن است برای کودکان و نوجوانان کم‌سن‌وسال نامناسب باشد.

غزل شمارهٔ ۱۶۹

تو را که درد نباشد به درد من نرسی
به اشک سرخ و به رخسار زرد من نرسی

تو گرم و سرد جهان چون ندیده ای چه عجب
اگر به سوز دل و آه سرد من نرسی

ز گرد چهره ی من آستین دریغ مدار
کز آستانه چو رفتم به گرد من نرسی

بخورد خاک درت روی خاک خورده من
چرا به غور رخ خاک خورد من نرسی

خبر نداری از اندوه و درد ابن حسام
به درد من نرسی تا به درد من نرسی
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۶۸
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۷۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.