هوش مصنوعی: در این متن، کلکی عاشق گلکی است و روزی معشوق او در خلوت با دیگری مشغول عیش و نوش است. کلک با شنیدن این خبر، به در خانه می‌رود و در می‌زند. از داخل صدایی می‌آید که می‌پرسد چه کسی است و چرا بی‌وقت در می‌زند. سپس توضیح داده می‌شود که در باز نمی‌شود چون خلوت خاصی در جریان است و هر کسی که در می‌زند باید بداند که مویی در میان نیست. کلک پاسخ می‌دهد که او مویی ندارد و از مو عار دارد.
رده سنی: 16+ این متن دارای مفاهیم عاشقانه و طنزآمیز است که ممکن است برای کودکان قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از استعاره و کنایه در متن نیاز به سطحی از بلوغ فکری دارد که معمولاً در نوجوانان و بزرگسالان یافت می‌شود.

بخش ۱۱۶ - قصه کلی که در خانه معشوق خود بکوفت گفتند باز گرد که صحبتی تنگ است موی در نمی گنجد گفت بهانه مجوی و در باز کن که من خود کلم و موی ندارم

کلکی بود عاشق گلکی
شوخکی مشکبار کاکلکی

داشت معشوق از قضا روزی
خلوتی با چو خود دل افروزی

هر دو تنها به عیش بنشسته
بر رخ غیر در فرو بسته

کلک از حالشان شنید خبر
رفت و گستاخ حلقه زد بر در

زد یکی از دورنه بانگ که کیست
بانگ بی وقت کردن از پی چیست

نیست این در گشادنی برگرد
گر نه سردی مکوب آهن سرد

خلوت خاص و صحبتی تنگ است
حلقه زلف یار در چنگ است

هر که در کوفت باد می سنجد
زانکه مو در میان نمی گنجد

گفت در باز کن بهانه مجوی
زانکه من خود کلم ندارم موی

موی را در میانه نبود راه
من ز مو عاریم بحمدالله
وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب: مثنوی
تعداد ابیات: ۱۰
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:بخش ۱۱۵ - طبقه ثالثه آنکه نیت ایشان در عزلت ایثار صحبت حق است سبحانه و تعالی بر صحبت خلق
گوهر بعدی:بخش ۱۱۷ - در بیان آنکه عزلت و اقسامش که مذکور شد یکی از آن چهار رکن است که ابدال به سبب مداومت بر آن به مقام خود رسیده اند و آن سه رکن دیگر صحت و جوع و سهر است چنانکه خواهد آمد
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.