هوش مصنوعی:
در این متن، پدری به پسرش میگوید که در ده نان گندم وجود ندارد. پسر پاسخ میدهد که پدر هرگز آن را نخورده است، اما پدر توضیح میدهد که پدربزرگش فردی ثروتمند بوده که نان گندم میخورده است.
رده سنی:
12+
متن شامل مفاهیم تاریخی و اجتماعی است که برای درک بهتر به سطحی از بلوغ فکری نیاز دارد. همچنین، استفاده از زبان شعر کلاسیک ممکن است برای کودکان کمسنوسال دشوار باشد.
بخش ۱۴۲ - حکایت بر سبیل تمثیل
با پسر گفت لولیی در ده
نیست چیزی ز نان گندم به
گفت هرگز تو خورده ای بابا
گفت من خود نخورده ام اما
بود جدی مرا کهنسالی
یافته از زمانه اقبالی
دیده بود او کسی حوالی شهر
که گرفتی ز نان گندم بهر
نیست چیزی ز نان گندم به
گفت هرگز تو خورده ای بابا
گفت من خود نخورده ام اما
بود جدی مرا کهنسالی
یافته از زمانه اقبالی
دیده بود او کسی حوالی شهر
که گرفتی ز نان گندم بهر
وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب: مثنوی
تعداد ابیات: ۴
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:بخش ۱۴۱ - تتمه سخن
گوهر بعدی:بخش ۱۴۳ - تتمه سخن
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.