هوش مصنوعی: این متن داستان شیخی را روایت می‌کند که روز را با سخنان خود می‌گذراند و شب را با حیله‌گری به صبح می‌رساند. او با ارائه غذا و نقل، حوایج خود را برطرف می‌سازد. در ادامه، تضاد بین گرگ گرسنه و بره بی‌پناه نشان داده می‌شود، در حالی که شیخ در خواب است و فردی مفسد بیدار است و از موقعیت سوءاستفاده می‌کند. شاعر از این رفتارها انتقاد می‌کند و بیان می‌کند که این اعمال نه صوفی‌گری، بلکه حیله‌گری و فساد است. او آرزو می‌کند نمونه‌ای برای نمایش این رفتارها به مردم داشت تا بتواند آنها را بهتر توضیح دهد.
رده سنی: 16+ این متن دارای مفاهیم انتقادی و اخلاقی است که درک آن نیاز به بلوغ فکری دارد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و مفاهیم عمیق ادبی ممکن است برای کودکان و نوجوانان کم‌سن‌وسال قابل درک نباشد.

بخش ۱۴۳ - تتمه سخن

به سخن شیخ روز را گذراند
به حیل شام را به چاشت رساند

وان حوایج که نقد گنجینه
بود ز آیندگان پیشینه

حاضر آورد یک دو کاسه طعام
داشت محسوب در وظیفه شام

چون شد آن آش و ماش و خورده روان
برگرفتند کاسه ها ز میان

نقل های ذخیره پیش کشید
نقل می گفت و نقلکی می چید

چون ز شب درگذشت یک دو سه پاس
گفت بر نقل و نقل شکر و سپاس

جانب خوابگه قدم برداشت
بره و گرگ را به هم گذاشت

گرگ بی حد گرسنه بره زبون
چون بماند سلامت از وی چون

شیخ در خواب و مفسدک بیدار
شیخ بیکار و مفسدک در کار

ساخت اندر پناه لنگر شیخ
کار خود را که خاک بر سر شیخ

گر زنی طعن این بر آن غرزن
بر تو خواند که ان بعض الظن

بعض ظن گفت حق نه کل آخر
صدق بعضی ظنون بود ظاهر

این نه صوفیگری و آزادیست
بلکه کیدیگری و قوادیست

شیخ و صوفی که گفتمش صد بار
می کنم زان گناه استغفار

آن فرومایه را چه استحقاق
کین اسامی بر او کنند اطلاق

لقب و اسم پادشایی چند
حیف باشد بر این دغایی چند

بلکه زان کس کش اینچنین کار است
حرف را ننگ و لفظ را عار است

کاش او را نمونه ای بودی
که من آن را به خلق بنمودی

تا به تمثیل شرح سیرت وی
کردمی همچو آن عرب در ری
وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب: مثنوی
تعداد ابیات: ۱۹
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:بخش ۱۴۲ - حکایت بر سبیل تمثیل
گوهر بعدی:بخش ۱۴۴ - حکایت بر سبیل تمثیل
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.