۲۸۳ بار خوانده شده

بخش ۷۱ - تعزیت گفتن حکیم چهارم

ازین گفت و گو چون سیم لب بدوخت
چهارم چراغ نصیحت فروخت

نخست از دعا کرد آغاز پند
که ای با خرد پند بخرد پسند

چو ایزد به دل تخم صبرت نهاد
بر این کشت بارنده ابرت نهاد

هر آن مضطرب کش نه آرامش است
به آرامشش آخر انجامش است

درین تیز رو گنبد با سکون
قدمگاه هر جنبش آمد سکون

ز جان هر چه جنبد درین پهن دشت
به تسکین مرگش بود بازگشت

بدین دایره هر که پا در نهد
چو دورش به آخر رسد سر نهد

چو بر صید خنجر زنی در شکار
ز اول بود جنبش آخر قرار

سپاس فراوان خداوند را
که کرد این کرامت خردمند را

که بیند در آغاز انجام خویش
برون ننهد از حکم آن گام خویش

شکیبی که انجام هر ماتم است
مر او را در آغاز آن همدم است
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:بخش ۷۰ - تعزیت گفتن حکیم سوم
گوهر بعدی:بخش ۷۲ - تعزیت گفتن حکیم پنجم
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.