هوش مصنوعی: در این داستان، زاغی که در باغ زندگی می‌کند، تصمیم می‌گیرد به کوهستان برود. او در آنجا کبکی زیبا و باوقار می‌بیند که با حرکات موزون و سریع خود توجه زاغ را جلب می‌کند. زاغ تحت تأثیر رفتار کبک قرار می‌گیرد و سعی می‌کند از او تقلید کند، اما به دلیل ناتوانی در یادگیری حرکات ظریف و سریع کبک، شکست می‌خورد و پشیمان می‌شود.
رده سنی: 8+ این متن یک داستان نمادین و اخلاقی است که با استفاده از حیوانات به عنوان شخصیت‌های اصلی، مفهومی ساده اما عمیق را انتقال می‌دهد. زبان آن نسبتاً ساده و قابل درک برای کودکان است، اما در عین حال دارای عناصر ادبی و تصاویر شاعرانه است که برای سنین بالاتر نیز جذابیت دارد. داستان به کودکان می‌آموزد که تقلید کورکورانه از دیگران می‌تواند به شکست منجر شود.

بخش ۱۵ - حکایت زاغی که به شاگردی رفتار کبک رفت

زاغی از آنجا که فراغی گزید
رخت خود از باغ به راغی کشید

زنگ زدود آینهٔ باغ را
خال سیه گشت رخ راغ را

دید یکی عرصه به دامان کوه
عرضه‌ده مخزن پنهان کوه

سبزه و لاله چو لب مهوشان
داده ز فیروزه و لعلش نشان

نادره کبکی به جمال تمام
شاهد آن روضهٔ فیروزه‌فام

فاخته‌گون جامه به بر کرده تنگ
دوخته بر سدره سجاف دورنگ

تیهو و دراج بدو عشقباز
بر همه از گردن و سر سرفراز

پایچه‌ها برزده تا ساق پای
کرده ز چستی به سر کوه جای

بر سر هر سنگ زده قهقهه
پی سپرش هم ره و هم بیرهه

تیزرو و تیزدو و تیزگام
خوش‌روش و خوش‌پرش و خوش‌خرام

هم حرکاتش متناسب به هم
هم خطواتش متقارب به هم

زاغ چو دید آن ره و رفتار را
و آن روش و جنبش هموار را

با دلی از دور گرفتار او
رفت به شاگردی رفتار او

باز کشید از روش خویش پای
در پی او کرد به تقلید جای

بر قدم او قدمی می‌کشید
وز قلم او رقمی می‌کشید

در پی‌اش القصه در آن مرغزار
رفت براین قاعده روزی سه چار

عاقبت از خامی خود سوخته
رهروی کبک نیاموخته

کرد فرامش ره و رفتار خویش
ماند غرامت‌زده از کار خویش
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:بخش ۱۴ - حکایت درازدستی وزیر
گوهر بعدی:بخش ۱۶ - در اشارت به حسن
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.