هوش مصنوعی:
این شعر عاشقانه و عرفانی بیانگر احساسات عمیق شاعر نسبت به معشوق یا پروردگار است. شاعر از اشتیاق دیدار، بیقراری ناشی از فراق، و حالت بیخودی ناشی از عشق سخن میگوید. او آرزو میکند که بارها و بارها معشوق را ببیند، اما هر بار احساس میکند که گویی بیشتر از قبل از او دور شده است.
رده سنی:
15+
مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه موجود در شعر ممکن است برای کودکان و نوجوانان کمسنوسال قابل درک نباشد. همچنین، برخی از اشارات عرفانی نیاز به دانش ادبی و تجربه زندگی بیشتری دارد.
غزل شمارهٔ ۹
من کیستم تا هر زمان پیش نظر بینم تو را؟
گاهی گذر کن سوی من، تا در گذر بینم تو را
افتاده بر خاک درت، خوش آنکه آیی بر سرم
تو زیر پا بینی و من بالای سر بینم تو را
یک بار بینم روی تو دل را چه سان تسکین دهم؟
تسکین نیابد، جان من، صد بار اگر بینم تو را
از دیدنت بیخود شدم، بنشین به بالینم دمی
تا چشم خود بگشایم و بار دگر بینم تو را
گفتی که: هر کس یک نظر بیند مرا جان می دهد
من هم به جان در خدمتم، گر یک نظر بینم تو را
صد بار آیم سوی تو، تا آشنا گردی به من
هر بار از بار دگر بیگانه تر بینم تو را
تا کی هلالی را چنین زین ماه می داری جدا؟
یارب! که ای چرخ فلک، زیر و زبر بینم تو را
گاهی گذر کن سوی من، تا در گذر بینم تو را
افتاده بر خاک درت، خوش آنکه آیی بر سرم
تو زیر پا بینی و من بالای سر بینم تو را
یک بار بینم روی تو دل را چه سان تسکین دهم؟
تسکین نیابد، جان من، صد بار اگر بینم تو را
از دیدنت بیخود شدم، بنشین به بالینم دمی
تا چشم خود بگشایم و بار دگر بینم تو را
گفتی که: هر کس یک نظر بیند مرا جان می دهد
من هم به جان در خدمتم، گر یک نظر بینم تو را
صد بار آیم سوی تو، تا آشنا گردی به من
هر بار از بار دگر بیگانه تر بینم تو را
تا کی هلالی را چنین زین ماه می داری جدا؟
یارب! که ای چرخ فلک، زیر و زبر بینم تو را
وزن: مستفعلن مستفعلن مستفعلن مستفعلن (رجز مثمن سالم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۸
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.