هوش مصنوعی: این شعر از حافظ، شاعر بزرگ ایرانی، با زبانی عاشقانه و عارفانه، از عشق، جوانی، زیبایی و رهایی از غم سخن می‌گوید. شاعر از معشوق می‌خواهد که با شوخی و بی‌توجهی، دل عاشقان را نیازارد و به زیبایی و جوانی خود توجه کند. همچنین، اشاره‌ای به عرفان و رهایی از دنیای مادی دارد.
رده سنی: 16+ این شعر دارای مفاهیم عرفانی و عاشقانه است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر نیاز به توضیح و درک بیشتری داشته باشد. همچنین، برخی از اشارات عرفانی آن ممکن است برای کودکان قابل درک نباشد.

غزل شمارهٔ ۲۷

ای شوخ، مکش عاشق خونین جگری را
شوخی مکن، انگار که کشتی دگری را

خواهی که ز هر سو نظری سوی تو باشد
زنهار! مرنجان دل صاحب نظری را

زین پیر فلک هیچ کسی یاد ندارد
ای تازه جوان، همچو تو زیبا پسری را

روزی که در وصل به رویم بگشایی
از عالم بالا بگشایند دری را

سر خاک شد از سجده ی آن کافر بد کیش
تا چند پرستم ز خدا بی خبری را؟

از گوشه ی می خانه برون آی، هلالی
شاید که ببینیم بت جلوه گری را
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۶
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۲۶
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۲۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.