هوش مصنوعی: شاعر در این متن از رنج‌های عشق و رفتار ناعادلانه معشوق شکایت می‌کند. او از تندخویی و بی‌مهری معشوق و نزدیکی او به دشمنان گله می‌کند، اما همچنان امیدوار است که معشوق به او روی خوش نشان دهد. شاعر همچنین از رقیب بی‌احساسی که درد عشق را نمی‌فهمد، شکایت کرده و در نهایت از راه پرغم عشق سخن می‌گوید.
رده سنی: 16+ متن حاوی مفاهیم عمیق عاشقانه و احساسی است که درک آن‌ها به بلوغ عاطفی و تجربه زندگی نیاز دارد. همچنین برخی از مفاهیم مانند رنج عشق و رفتار ناعادلانه معشوق ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر سنگین یا نامفهوم باشد.

غزل شمارهٔ ۳۰

به نام ایزد، میان مردمان آن تندخو با ما
چه خوش باشد که ما در گوشه ای باشیم و او با ما

ز بد خویی به ما جنگ و به اغیار آشتی دارد
چه دارد؟ یارب! این بیگانه خوی جنگجو با ما؟

کنون خود از نکورویی چه با ما می کند هر دم؟
چه گویم تا چه خواهد کرد زان خوی نکو با ما؟

به کویت آمدیم و آرزوی ما نشد حاصل
ز کویت می رویم اینک، هزاران آرزو با ما

اگر پهلوی ما از طعنه ی اغیار ننشینی
چنین جایی نشین، باری، که باشی روبرو با ما

رقیبا، گفتگوی عشق را هم درد می باید
خدا را! چون تو بی دردی مکن این گفتگو با ما

هلالی، در ره عشقست از هر سو غم دیگر
عجب راهی که غم رو کرده است از چار سو با ما!
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۲۹
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۳۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.