هوش مصنوعی:
این شعر عاشقانه و اخلاقی از هلالی جغتایی، بر ارزش وفا و عشق حقیقی در برابر جفا و ظاهرپرستی تأکید دارد. شاعر زیبایی معشوق و فضای عاشقانه را میستاید، اما هجران و رقابت را ناخوشایند میداند. همچنین، او صنعت انسان را در برابر آفرینش خدا ناچیز میشمارد و از عشق بیقید و شرط سخن میگوید. در پایان، خطاب به محتسب، شیوهٔ عاشقانهٔ خود را بر زهد خشک ترجیح میدهد.
رده سنی:
16+
مفاهیم عمیق عرفانی و اخلاقی، استفاده از استعارههای پیچیده و نگاه انتقادی به زهد ظاهری، درک این شعر را برای مخاطبان جوانتر دشوار میسازد. همچنین، برخی مضامین عاشقانهٔ آن نیاز به بلوغ فکری دارد.
غزل شمارهٔ ۶۱
راه وفا پیش گیر، کان ز جفا خوش ترست
گر چه جفایت خوشست، لیک وفا خوش ترست
روی چو گل برگ تو از همه گلها فزون
کوی چو گلزار تو از همه جا خوش ترست
هجر بتان ناخوشست، سرزنش خلق نیز
دیدن روی رقیب از همه ناخوش ترست
بارخش، ای نقش بند، دعوی صورت مکن
صنعت خود را مبین، صنع خدا خوش ترست
کاش به راهت سرم سوده شود همچو خاک
زانکه چو من عاشقی بی سر و پا خوشترست
محتسب، از نقل و می منع هلالی مکن
کز ورع و زهد تو شیوه ی ما خوش ترست
گر چه جفایت خوشست، لیک وفا خوش ترست
روی چو گل برگ تو از همه گلها فزون
کوی چو گلزار تو از همه جا خوش ترست
هجر بتان ناخوشست، سرزنش خلق نیز
دیدن روی رقیب از همه ناخوش ترست
بارخش، ای نقش بند، دعوی صورت مکن
صنعت خود را مبین، صنع خدا خوش ترست
کاش به راهت سرم سوده شود همچو خاک
زانکه چو من عاشقی بی سر و پا خوشترست
محتسب، از نقل و می منع هلالی مکن
کز ورع و زهد تو شیوه ی ما خوش ترست
وزن: مفتعلن فاعلن مفتعلن فاعلن (منسرح مطوی مکشوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۶
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۶۰
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۶۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.