هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه و عرفانی از عشق عمیق و فداکاری سخن می‌گوید. شاعر با بیان‌های مختلف مانند تشبیه معشوق به گل، ماه و شمع، احساسات خود را بیان می‌کند. او حتی دشنام معشوق را شیرین می‌داند و از فداکاری و ایثار در راه عشق سخن می‌گوید.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مفاهیم عمیق عاشقانه و عرفانی است که درک آن‌ها ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر دشوار باشد. همچنین، برخی از استعاره‌ها و تشبیه‌های به‌کار رفته نیاز به سطحی از بلوغ فکری و تجربه برای درک کامل دارند.

غزل شمارهٔ ۶۴

جان من، الله الله! این چه تنست؟
نه تن تست، بلکه جان منست

این که گل در عرق نشست و گداخت
همه از انفعال آن بدنست

صد سخن گفتمت، بگو سخنی
کین همه از برای یک سخنست

هست دشنام تلخ تو شیرین
چون نباشد؟ کزان لب و دهنست

یک شب از در درآ، که ماه رخت
شمع بزم و چراغ انجمنست

پیش روی تو شمع در فانوس
هست آن مرده ای که در کفنست

کشتی و سوختی هلالی را
هر چه کردی به جای خویشتنست
وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۶۳
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۶۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.