هوش مصنوعی: این متن یک شعر عاشقانه است که در آن شاعر عشق و علاقه عمیق خود را به معشوق بیان می‌کند. او از دوری و نگاه کردن از دور شکایت دارد و آرزو می‌کند که بتواند همیشه در کنار معشوق باشد. شاعر از زیبایی‌های معشوق مانند ابرو و زلفش یاد می‌کند و از درد فراق می‌نالد.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عاشقانه عمیق و احساساتی است که ممکن است برای کودکان و نوجوانان کم‌سن‌وسال قابل درک نباشد. همچنین، برخی از اصطلاحات و تشبیهات ممکن است نیاز به سطحی از بلوغ فکری و عاطفی داشته باشد.

غزل شمارهٔ ۸۶

اگر از آمدنم رنجه نگردد خویت
هر دم از دیده قدم سازم و آیم سویت

گر بدانم که توان بر سر کویت بودن
تا توانم نروم جای دگر از کویت

سر من خاک رهت باد! که شاید روزی
بر سرم سایه کند سرو قد دلجویت

یا مرا زار بکش، یا مرو از پیش نظر
که ز کشتن بترست این که نبینم رویت

میکشم هر نفس از خط و ز زلفت آهی
آه! بنگر که: چها میکشم از هر مویت!

بعد ازین لطف کن و در دل تنگم بنشین
تا نشستن نتواند دگری پهلویت

ای بابروی تو مایل همه کس چون مه عید
از هلالی چه عجب میل خم ابرویت؟
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۸۵
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۸۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.