هوش مصنوعی: این شعر بیانگر درد عشق یکطرفه و ناامیدی است که در آن شاعر از بی‌توجهی معشوق و بی‌پاسخ ماندن احساساتش شکایت می‌کند. او با وجود تمام تلاش‌ها و رنج‌هایش، توجهی از سوی معشوق دریافت نمی‌کند و این نگاه یکطرفه باعث رنجش شده است.
رده سنی: 16+ این شعر دارای مضامین عاطفی عمیق و ناامیدی است که درک آن برای نوجوانان و بزرگسالان مناسب است. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و صنایع ادبی ممکن است برای کودکان و نوجوانان کم‌سن‌وسال دشوار باشد.

غزل شمارهٔ ۱۰۸

بناز می رود و سوی کس نمی نگرد
هزار آه کشم، یک نفس نمی نگرد

گهی بپس روم و گه سر رهش گیرم
ولی چه فایده؟ چون پیش و پس نمی نگرد

چو غمزه اش ره دین زد چه سود ناله جان؟
که راهزن بفغان جرس نمی نگرد

کسی که در هوس روی ماه رخساریست
در آفتاب ز روی هوس نمی نگرد

دلم بسینه صد چاک مشکل آید باز
که مرغ رفته بسوی قفس نمی نگرد

خطاست پیش رخش سوی نو خطان دیدن
کسی بموسم گل خار و خس نمی نگرد

گذشت و سوی هلالی ندید و رحم نکرد
چه طالعست که هرگز بکس نمی نگرد؟
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۰۷
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۰۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.