هوش مصنوعی:
شاعر در این شعر از درد عشق و بیتفاوتی معشوق و رقیبان مینالد. او از غم و اندوه خود سخن میگوید و از یار و دیگران میخواهد که به فکر حال او باشند. همچنین، از سودای عشق و مستی و شیدایی خود یاد میکند و از دوستان میخواهد که به حالش رسیدگی کنند.
رده سنی:
16+
محتوا شامل مضامین عاشقانه عمیق، غم و اندوه، و اشاره به مستی و شیدایی است که ممکن است برای مخاطبان جوانتر نامناسب یا سنگین باشد. همچنین، درک کامل این شعر نیاز به آشنایی با ادبیات کلاسیک فارسی دارد.
غزل شمارهٔ ۱۷۳
ای بتان سنگدل، تا چند استغنا کنید؟
ما خود از فکر شما مردیم، فکر ما کنید
جان محزون در تنم امروز و فردا بیش نیست
فکر امروز من و اندیشه فردا کنید
مردم از این غصه، میخواهم که یار آگه شود
ای رقیبان، بر سر تابوت من غوغا کنید
چند با اغیار پردازید، ای سیمین بران
گاه گاهی هم بحال عاشقان پروا کنید
میکند سودای زلفش روز مسکینان سیاه
ای سیه روزان مسکین، ترک این سودا کنید
بسکه مخمورم، گرانی میکند دستار من
می فروشان، از سر من این بلا را وا کنید
عاشقیهای هلالی سر بشیدایی کشید
دوستان، فکری بحال عاشق شیدا کنید
ما خود از فکر شما مردیم، فکر ما کنید
جان محزون در تنم امروز و فردا بیش نیست
فکر امروز من و اندیشه فردا کنید
مردم از این غصه، میخواهم که یار آگه شود
ای رقیبان، بر سر تابوت من غوغا کنید
چند با اغیار پردازید، ای سیمین بران
گاه گاهی هم بحال عاشقان پروا کنید
میکند سودای زلفش روز مسکینان سیاه
ای سیه روزان مسکین، ترک این سودا کنید
بسکه مخمورم، گرانی میکند دستار من
می فروشان، از سر من این بلا را وا کنید
عاشقیهای هلالی سر بشیدایی کشید
دوستان، فکری بحال عاشق شیدا کنید
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۷۲
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۷۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.