هوش مصنوعی: شاعر در این متن به مناسبت عید، زیبایی معشوق و احساسات خود را توصیف می‌کند. او از عشق، فراق و رنج‌های دلش سخن می‌گوید و با تصاویر شاعرانه مانند ماه نو، ابروی معشوق و ناله‌های شبانه، احساساتش را بیان می‌کند.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عاشقانه و احساسی عمیق است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از اصطلاحات و تشبیهات شاعرانه نیاز به درک ادبی بالاتری دارند.

غزل شمارهٔ ۱۹۴

عید شد، هر گوشه، خلقی ماه نو دارد هوس
گوشه ابرو نمودی، ماه ما اینست و بس

هست فردا عید و هر کس ماه نو دارد هوس
عید ما روی تو و ماه نو ابروی تو بس

میروی خندان و میگویی: مبارک باد عید!
همچو عید ما مبارک نیست عید هیچ کس

در غمت، گر جان بدشواری دهم، معذور دار
زانکه دل تنگست و آسان بر نمی آید نفس

یار رفت، ای دل، چه سود از ناله شبگیر تو؟
صاحب محمل فراغت دارد از بانگ جرس

ناله میکردم، سگ کویش بفریادم رسید
من سگ کویی کز آنجا آید این فریاد رس

پیش رخسار تو دل در سینه دارد اضطراب
همچو آن مرغی، که باشد موسم گل در قفس

گر دل و جان هلالی ز آتش غم سوخت سوخت
بر سر کوی تو گو: هرگز مباش این خار و خس
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۹۳
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۹۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.